طراحي، اعتبار و روايي سنجي پرسشنامه احساسات در دانشجويان

مقدمه 

همه فيلسوفان بزرگ از ارسطو گرفته تا اسپينوزا، ازكانت تا جان ديوئي و از برگسون تا راسل در مورد ماهيت احساسات انديشيده اند و در مورد ريشهها، نمودها و جايگاه هيجانها در نظام طبيعي زندگي انسان تفكر كردهاند. پيشرفتهاي نيم قرن اخيردر زمينه روانشناسي روانكاوي و طب رواني تني نقش احساسات و هيجانات را در سلامت و بيماري افراد بطور دقيق مورد توجه قرار داده است. روانشناسي اكادميك هم در قالب مفاهيم رو به گسترش خود ، به اهميت درك احساسات پي برده است. (پلاچيك،1988، رمضان زاده،1366).

نگاه علم روانشناسي در طي 100 سال گذشته نسبت به احساسات و توانايي كنترل شان به شكل اعجاب انگيزي تغيير وتحول يافته است. احساسات نه تنها سهم بزرگي در روبرو شدن افراد در مقابل اتفاقات زندگي دارند بلكه نحوه كنترل آن نيز تاثير بسزايي درايجادموقعيت هرفرددر اجتماع پيرامونش دارد. شناخت هرچه بيشتراحساسات وريشه وجودي شان براي سلامت رواني مااساسي است(ني،2017،ترجمه فرجي،1396).

امروزه  مداخلات روانشناختي براي شناخت و كاهش دردها و آلام بشري و تحقق ظرفيت ها و توانايي هاي انسان ، از موضوعاتي است كه فلاسفه ، روانشناسان و روانپزشكان به آن مي پردازند .احساسات و تجارب آسيب زا ، مسبب مشكلات رواني و جسماني هستند، ايراز و بيان احساسات بستر شناخت خود و دستيابي به ظرفيت ها و توانايي هاي بالقوه را فراهم مي سازند(دوانلو،2015).

دوانلو بنيان گذار روان درماني فشرده كوتا مدت است كه مجموعه اي از دانش نظري، فراروانشناختي و فني  است كه با شناسائي و تاكيد بر علائم جسماني متمايز هيجان ها، تاكيد بر مولفه هاي تجربه واقعي احساسات ،شناسائي مسيرهاي جسماني اضطراب، تاكيد بر تعارض نيروهاي مثبت و منفي و تبيين عصب شناختي نوروزها و تغيرات درماني، مفاهيم پويشي را تعميق و مرزهاي آنهارا گسترش داده است.پروفسور دوانلو فرا روانشناسي ناهشيار و روش درمانگري پويشي فشرده و كوتاه مدت را با پذيرش نظريه دوم فرويد در خصوص اضطراب و به كارگيري مثلثهاي تعارض و شخص، پايه ريزي كرده است. دو مثلث تعارض و شخص براي مفهوم سازي كردن تعارضات درون رواني  فرد بكار مي رود. در مثلث تعارض، احساسات و تكانه ها بر اساس تجارب آسيب زاي فرد با اضطراب آميخته مي شوندو اضطراب در عضلات مخطط، عضلات صاف وآشوب هاي ادراكي و شناختي متجلي مي شوند، و سازوكارهاي دفاعي( مكانيسم دفاعي اصلي و تاكتيكي)را جهت مهار احساسات اضطراب برانگيز فعال ميكند(دوانلو،199، ترجمه سيگارودي،1391).

روانپويشي روشي در باره شناخت خود، خودمختاري انسان و توانايي فرد در تحقق قابليت هايش در زندگي است و به فرد فرصت كافي جهت تغييرات ساختاري شخصيت و رفتارش مي دهد(هيكي،      2017،ترجمه معنوي پور،1397).

يكي از اهداف اصلي روان پويشي قادر ساختن فرد به تجربه احساسات واقعياش است. دوانلو سه عنصر را براي احساسات شناسائي كرد و معتقد بود عناصر احساسات مي بايست براي افراد بيان شود تا در تجارب احساساتش بتواند آنها را لمس كند. احساسا ت و تكانه ها موتور محركه سيستم درون رواني هستند و قسمت تحتاني مثلث تعارض را تشكيل ميدهند.احساسات اصلي شامل احساساتي چون لذت و شادي و برانگيختگي، ميل جنسي ،خشم،غم سوگ واحساس گناه است(دلاسلوا،2002، يوسفي لويه و نوربخش،1391).

احساس خشم نظريه روان كاوي اصطلاحات مختلفي را در زمينه خشم بكار ميبرد مثل : ساديسم، پرخاشگري، غريزه مرگ، تغير تنفر ،دشمني و امثال آن و پرخاشگري احتمالا قديمي ترين انگيزه هاست و احتمالادر آميب هاي تك سلولي نيز وجود دارد. هدف خشم اين نيست كه به فرد توانائي گريز از موقعيت هاي تهديد آور و آزار دهنده را بدهد، بلكه هدف تخريب و يا عقب زدن آن موقعيت است و بصورت حركاتي چون پا به زمين كوبيدن، فرياد كشيدن و يا اعتصاب،چشمان سرخ شده، سايش دندان ها بر هم، تورم رگ هاي صورت و گردن و شقيقه ها، گام هاي محكم و راسخ وغيره تظاهر پيدا ميكند(پلاچيك، ترجمه رمضان زاده، 1366).

احساس شادي: شادي موقعي ظاهر مي گردد كه فرد به يك هدف ايدهآل خود بطور ناگهاني دست يابد و اين هيجان برخي اوقات كم و بيش باهيجان عشق به يك معنا به كاررفته است و ميتوان گفت كه شادي ممكن است به عنوان جزئي از عشق تلقي شود. سريع تر شدن حركات بدن، پا به زمين كوبيدن، فرياد كشيدن، انبساط عروق ورگهاي سطحي پوست بدن ،افزايش دماي بدن وبرق زدن چشمان از نشانه شادي است. مكدوگال (1921)

عنوان مي كند كه شادي از عمل هماهنگ همه احساسات يك شخصيت يكپارچه و كاملا منسجم ناشي مي شود.

احساس جنسي: يكي از الگوهاي اوليه رفتاري، الگوي توليد مثل است كه درنوع انسان ارتباط بسيار نزديكي با هيجان هاي شادي وعشق و شهوت دارد. فرآيند انبساط و انقباض قسمتي از بدن و يا تمامي آن بر اساس تنش مكانيكي، شارژ و تخليه الكتريكي و سست شدن مكانيكي به عنوان نوعي واكنش اساسي همه موجودات زنده تلقي مي شودواين كنش به طرق خاص درحركات قلبي، فعاليت رودهاي ورفتارجنسي آشكار ميشود.بسياري از اعمال لذت بخش چون مكيدن، دفع و نزديكي جنسي بطور طبيعي با حركات منظمي توام هستند. در حالات احساس لذت بخش و خوشايند جنسي دماي پوست بدن افزايش مييابد ولي در حالت احساس شرم و گناه و اضطراب كاهش مي يابد. (هيكي ،2017،معنوي پور،1396).

احساس اندوه و غم:.در افرادي كه از اندوه شديد رنج مي برند، آثار ناشي از احساس كمبود و محروميت را بطور طبيعي ميتوان مشاهده كرد وغالبا با انجام اعمال خشونت بار و تقريبا جنون آميز در پي تسكين احساس غم خود هستند، در غم شدت گردش خون كاهش يافته وصورت شان رنگ پريده شده وعضلات شان سست مي شود. داروين در مقالهاي نوشت كه افراد در غم وشادي خصوصيات متضادي ازخود بروز ميدهند. بطوريكه در همه احساسات نشاط آفرين، ابروان، پلكها، سوراخهاي بيني و گوشههاي دهان بالا كشيده شده ولي در احساسات ملالآور عكس اين حالتها اتفاق ميافتد.

احساس گناه: احساس گناه يك هيجان مركب و داراي دو جز اصلي است كه يكي احساس لذت و ديگري احساس ترس است. احساس گناه نتيجه كنش متقابل لذت و ترس و مبتني بر لذت هاي ممنوعه است. هر يك از هيجان هائي كه از تركيب ترس و يك احساس ديگر ناشي ميشوند، عامل بازدارنده برخي از اعمال خاص هستند. پس احساس گناه با ساير هيجانهائي كه يكي از اجزاي آن ترس است مثل احساس نا اميدي، اطاعت، شرمساري و نگراني واضطراب وجه اشتراك دارد. اين احساس در ضمن به دليل داشتن عنصر لذت طلبي با عواطفي همچون غرور، خوش بيني و محبت ارتباط دارد. بنا براين، در افرادي كه تمايل به انجام اعمال و واكنش هاي گناه آلود دارند ممكن است كه ترديد و نوساناتي بين برخياز هيجانها مانند اضطراب وخوش بيني، اطاعت و غرور و يا بين نااميدي و صميميت مشاهده كرد(پلاچيك، رمضان زاده ،1366). احساس گناه موتور محركه بسياري از آشفتگي هاي انسان است و در قالب نيروي بازدارنده عظيمي در زندگي افراد عمل مي كند(هيكي،2017،معنوي پور،1396). پينكرو همكاران (1997) در پژوهشهاي خود نشان داده اند، نوشتن درباره تجارب هيجاني يا آسيب زاي شخصي به خودشناسي بيشتر مي انجامد و بر سلامت فرد، عملكرد تحصيلي و رضايت شغلي تاثير مطلوبي ميگذارد.شانه و همكاران (2002) در هفت مطالعه جداگانه دريافتند كه افرادي كه ادراك و ارزيابي هيجاني بهتري دارندو داراي فهم و استدلال بالا درمديريت خود وديگران هستند، ازحمايت اجتماعي بيشتري برخوردارند واحساس رضايتمندي آنها منجر به سازگاري و تطابق بهتري درآنان ميشود (کاشانکی،1395).

در روانپويشي دوانلو بر اساس مثلث تعارض( احساسات، اضطراب، مكانيسم هاي دفاعي) فرد به دركي از مقاومت، تخريب گري و قابليت خود براي تغير در زندگي دست مي يابد(هيكي، 2017،معنوي پور،1396).

در اين پژوهش سعي بر آن بود كه با توجه به گستردگي مفهوم احساسات و اهميت آن در زندگي فردي و اجتماعي، ابزاري با شاخصهاي روانسنجي و متناسب با فرهنگ بومي ساخته شود. ساختار اصلي پرسشنامه و گويه ها با درنظر گرفتن 5 حس اصلي خشم ، اندوه وغم ، جنسي ، شادي و گناه ومبتني بر رويكردروانپويشي تدوين شده است. اهداف اساسي پژوهش پاسخ به پرسش هاي زير است: آيا پرسشنامه احساسات ازروايي كافي برخوردار است؟ آيا پرسشنامه احساسات از اعتبار كافي برخوردار است؟ پرسشنامه احساسات از چند عامل اشباع شده است؟

روش 

روش پژوهش كمي–اكتشافي است. جامعه آماري شامل همه دانشجويان در سال تحصيلي 97-1396 است،كه با روش نمونهگيري خوشهاي چند مرحلهاي انتخاب شدند. .سه واحد دانشگاهي آزاد تهران مركزي،تهران شمال و تهران جنوب بطور تصادفي ساده بعنوان نمونه انتخاب و از هر واحد دانشگاهي 9كلاس بعنوان واحد نمونه گيري نهايي انتخاب ودرمجموع 356دانشجوبه پرسشنامه60 سوالي در مقياس چهار درجهاي كاملا درست، درست ،غلط و كاملا غلط پاسخ دادند.براي تعيين ميزان اعتبار و همساني دروني پرسشنامه از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد و براي تعيين روايي سازه از تحليل عامل اكتشافي و تحليل عامل تاييدي استفاده شد. براي دستيابي به ساختار عامل ها از چرخش عامل ها به شيوه  واريماكس استفاده شدو برپايه ماتريس ساختارعامل ها ، مجموعه سوال هايي كه مشتركا با يك عامل همبسته بودند،استخراج و نامگذاري شدند.جهت توسعه مدل براي عوامل پرسشنامه احساسات و تعيين ساختار عاملي آن بر اساس سنجش احساسات ، مدل تحليل عامل تاييدي با استفاده از نرم افزار ليزرل انجام شد. با تحليل عامل تاييدي مي توان تعيين كرد كه آيا مدل 5 عاملي پرسشنامه احساسات كه بر اساس تحليل عامل اكتشافي بدست آمده، تاييد مي شود يا نه؟ به منظور بررسي نتايج  تحليل عامل تاييدي از شاخص هي برازندگي فاصله اطمينان RMSEA  و برازش تطبيقي CFI  و …

استفاده شد.

يافته ها

براي تعيين  روايي سازه از تحليل عاملي اكتشافي و تاييدي استفاده شد. براي اجراي تحليل عاملي رعايت مفروضه هاي زير ضروري است :1) آزمون كفايت دادهها انجام شد، مقداركفايت نمونه برداري 815 / 0است كه نشاندهندهي كفايت دادهها و ماتريس همبستگي مبتني بر دادهها براي ورود به تحليل عاملي است.

مشخصه كرويت بارتلت حاكي از شرايط مناسب اجراي تحليل عاملي و اينكه ماتريس همبستگي داده ها در جامعه صفر نيست و بين متغيرها در جامعه همبستگي وجود دارد(هومن،  1390).

در پژوهش حاضر سطح معناداري مشخصه آزمون بارتلت برابر با 613 / 7423  و سطح معناداري 001/0  است، بنابراين مي توان ادعا كرد بين متغيرها در جامعه همبستگي وجوددارد.

جدول1- آزمون كايزر-ماير-اولكين ونتيجه آزمون بارتلت

مقدار آزمون كيسر (كفايت نمونه برداري) 0 / 815
                  آزمون كرويت بارتلت7423 / 613
درجه آزادي 224
معناداري 0/001

 

 

3) بررسي در باره ماهيت روابط بين متغيرها و دستيابي به تعاريف و نامگذاري عامل ها ضرايب بلاتر از 3/0 وگاه بالاتر از 4/0 در تعريف عامل ها مهم و بامعنا تلقي مي شود . در اين پژوهش بار عاملي با ضرايب 3/0 به عنوان بار عاملي قابل قبول انتخاب شد.4) هر يك از عامل ها حداقل بايد متعلق به سه سوال باشد .در اين پژوهش هر عامل متعلق به 10 سوال          .است لذا بر اساس مقدار KMO  كه برابر 0.815و از 0.6 بزرگتر بوده و بيانگر كفايت نمونه برداري است و مشخصه آزمون كرويت بارتلت برابر با    7423.613 وسطح معنادار بودن آن كمتر از 0.001است، بر پاهي هر سه ملاك مي توان نتيجه گرفت كه اجراي تحليل عاملي بر اساس ماتر يس همبستگي حاصل در گروه نمونه مورد مطالعه قابله توجي خواهد بود.

 

نمودار1- نمودار شيب دار مجموعه سوال هاي مقياس احساسات

از نمودار شيب دار ارزشها ي وژيهدر نمودار فوق  دومطلب استباط ميشود:  1- بازوي نمودار در عامل پنجم افقي مي شود كه حاكي از اين است كه مجموعه پرسش ها احتمالا از 5 عامل اشباع مي شود.2- سهم عامل اول در واريانس كل متغيرها چشمگير و از سهم بقيه عامل ها متمايز است.

جدول2 – مجذوراتوبارعاملي چرخش يافته5 عامل باارزش ويژه بيشتر از يك درصدتراكمي درصدواريانس ارزش ويژه عامل

  • 981 9.968    9.968
  • 904 9.839    19.807
  • 164 8.606    28.414
  • 701 6.169    34.582
  • 646 6.076     40.659

 

ارزش ويژه هر عامل(جدول2)يعني مجموع مجذورات بارهاي عاملي آن، نشان مي دهد كه عامل تا چه حد در ت يبين كل وارانيس وسال ها سهيم است. عامل يكم با ارزش ويژه5.981 و مقدار 9.968 درصد كل واريانس را تبيين ميكند كه بر هپاي وژيگ يهاي تحليل مولفهها ي اصلي اين عامل بيشتر ين سهم را در ت يبين وارانيس كل دارد و ه يچ عامل نمي تواند وارانيس بيشتري را در مقايسه با عامل نخست توجيه كند .

عامل پنجم زني با ارزش وژيه3.646و مقدار 6.076 درصد كل واريانس را بيتينميكند كه كمترين سهم را در تبيين وارانيس كل سوالات داراست. با توجه به جدول فوق40.659 درصد كل واريانس توسط سه عامل استخراج شده تبيين شده است.براي رسيدن به ساختار ساده، 5  عامل اول به روش واريماكس چرخش(جدول3) داده شدند.

جدول3 -ماتريسعاملهاي استخراج شده با روش تحليلم ؤلفههاياصلي بعد از چرخش

 سوال عامل اول عامل دوم عامل سوم عامل چهارم عامل پنجم
 .755    
.729-.322   
.678    
 .683-.461   
.682    
38.646    
3.633    
 .624  .347 
.603    
.584  .394-.351
 .421   .388
.402    
 .321    
 .726   
 .674   
  .647   
 .640   
 .625   
 .599   
 .543   
.418-.539   
 .494   
 .487   
 .487.376  
 .460   
 .393  .347
 .390   
  .796  
  .794  
10  .744  
   .719  
  .710  
6  .692  
   .468  
 .372.499  
  .419  
  .374  
  .361  
-.327 .341  
 .349  .613 
   .569 
   .552 
   .507 
   .688 
   .479 
   .467 
   .441 
   .437 
   .400 
   .348 
    .567
    .520
    .474
    .443
    .427
    .417
    .397
    .376
    .353
*30     
           

 

ساختار عاملهاي 5 گانه  بعد از چرخش در جدول (3) نشان داده شده است. از ارقام جدول موارد زير استنباط ميشود: سوال 30 بدون بار عاملي است.ساير سوالها فاقد پيچيدگي است زيرا تنها در يك عامل ،بارعاملي قابل توجه دارند.بر پايه ماتريس ساختار عاملها، مجموعه سوالهايي كه مشتركاً با يك عامل همبسته بودند، به شرح زير استخراج و نامگذاري گرديد:عامل اول با 14  سوال شامل سوالهاي      26، 46، 47،54،25، 29، 28، 21، 32، 31، 53، 7، 18، 17 با اين عامل همبستگي بالا داشته كه بيانگراحساس گناه است.عامل دوم : با 13 سوال شامل سوالهاي 39، 23، 58، 22، 42، 38، 3، 1، 34، 2، 59، 60، 49 با اين عامل همبستگي بالا داشته كه بيانگر احساس خشم است.عامل سوم:  با 12 سوال شامل سوالهاي 13، 5، 10، 11، 9، 6، 8، 54، 15، 12، 27، 35 با اين عامل همبستگي بالا داشته كه بيانگراحساس غم است.عامل چهارم: با 11 سوال شامل سوالهاي 4، 33، 43، 55، 44، 48، 52، 56، 36، 24، 16 با اين عامل همبستگي بالا داشته كه بيانگراحساس جنسي است.عامل پنجم: با 9 سوال شامل سوالهاي 37، 19، 20، 40، 50، 57، 51، 14، 41 با اين عامل همبستگي بالا داشته كه بيانگر احساس شادي است.

 

جدول 4-مقاديرضرايب آلفاي كرونباخ براي خرده مقياسهاي پرسشنامهي سنجش احساسات

ضريب آلفاي  كرونباخ تعداد سوال شماره سوال خرده مقياس
0/781418،7،53،31،32،21،28،29،47،45،25،46،26،17                  عامل 1: احساس گناه
0/8613

 

39،23،58،22،42،38،3،1،34،2،59،60،49

عامل2:احساس خشم
0.851235 ،27 ،12 ،15 ،54 ،8 ،6 ،9 ،11 ،10 ،5 ،13                         عامل 3: احساس غم
0.7311

 

16 ،24 ،36 ،56 ،52 ،48 ،44 ،55 ،43 ،33 ،4

عامل 4:احساس جنسي
0.66941 ،14 ،51 ،57 ،50 ،40 ،20 ،19 ،37                                   عامل5: احساس شادي

 

با توجه به آلفاي محاسبه شده در جدول 4مي توان نتيجه گرفت كه خرده مقياس هاي احساسات از اعتبار خوبي برخوردار است.

تحليل عامل تاييدی: به منظور توسعه مدلي براي عوامل احساسات و تعيين ساختار عاملي آن بر اساس سنجش احساسات در دانشجويان، مدل تحليل عامل تاييدي با استفاده از نرم افزار ليزرل انجام واز اين طريق مي توان تعيين نمود كه آيا مدل 5 عاملي كه بر اثر اجراي تحليل اكتشافي بدست آمده  است، تاييد مي شود يا نه؟ نمودار 3 نشان دهنده ي نماي كلي آزمون با 5 عامل استخراج شده است.

 

__++ نمودار2 – نمودار ساختار عاملي و ضرايب استاندارد شده مسير عامل هاي احساسات

براي بررسي نتايج تحليل عامل تاييدي از شاخص هاي برازندگي استفاده شد. براساس نتايج حاصل تحليل عامل تاييدي، شاخص مطلق برازندگي آنها ريشه خطاي تقريب ميانگين مجذورات 13RMSEA) F) برابر(  075/0) است كه برازندگي تحليل عامل تاييدي با اين شاخص  تاييد مي شود. شاخص هاي مجذور في (  53/4049) با درجه آزادي (1585) نشان مي دهند كه اين تحليل برازندگي خوبي دارد و بيان كننده تقريب معقولي در جامعه است.

ساير شاخص هاي برازندگي عبارت است ازشاخص برازش تطبيقي 14CFI=0/85F، شاخص نيكويي برازش 15F 66/0 GFI= ، شاخص نيكويي برازش تعديل شده AGFI16F= 64/0، شاخص نيكويي برازش هنجار نشده            17F 84/0  NNFI = ، ريشه ميانگين مجذور پس =RMR18F076/0 ، شاخص وارسي روايي مورد انتظار19EVCI=  69/58  F، همه اين شاخصها برازندگي مدل را تاييد مي كنند.

بحث و نتيجه گيري                       

بررسي پژوهشها نشان داد كه ابزار نشخيصي براساس استانداردهاي قابل قبول روانسنجي براي ارزيابي مولفه احساسات يافت نشد. ضريب پايايي و همساني دروني پرسشنامه احساسات دانشجويان با استفاده از آلفاي كرونباخ محاسبه شد. از مجموع 60 سوال طراحي شده پس از چندين مرتبه اصلاح سوالها، ضريب پايايي 84% بدست آمد. بنابراين پرسشنامه پايايي مناسبي دارد.براي بررسي روايي پرسشنامه از تحليل عامل اكتشافي استفاده شد.ابتدا آزمون كفايت نمونه گيري انجام و مقدار كفايت نمونه گيري 815/0. است كه با 99% اطمينان حاكي از اين است كه داده هاي پژوهش براي تحليل عاملي قابليت مناسبي دارند. تعداد 5 عامل با ارزش ويژه بيشترازيك 65/40% از واريانس كل را تبيين مي كند، كه قدرت تبيين مناسبي براي اين آزمون است.براي تعيين همبستگي هر سوال با هرعامل ماتريس همبستگي اوليه بررسي شد. اعداد درون ماتريس همبستگيهاي بيشتر از 3/0  بين عاملها و سوالها را نشان مي دهد. مقايسه تمامي ضرايب نشان مي دهد كه ضرايب

همبستگي پس از چرخش اصلاح شدهاندو در بهترين حالت خود قرار گرفته اند.در نهايت تعداد 60 سوال داراي بار عاملي قابل قبولي بودند. جهت ارزيابي صحت محاسبات پيشين ،  با نرم افزار ليزرل، تحليل عامل تاييدي نيز انجام شد كه  بر اساس نتايج حاصل، شاخص مطلق برازندگي آنها ريشه خطاي تقريب ميانگين مجذورات RMSEA)  برابر (  075/0)  است كه برازندگي تحليل عامل تاييدي با اين شاخص ها تاييد مي شود. شاخص هاي مجذور في ( 53/4049) با درجه آزادي ( 1585) نشان مي دهندكه اين تحليل برازندگي خوبي دارد.تفسير ساخنار ساده عامل ها كه در واقع ترتيب تقدم و تاخر مولفه هاي احساسات با حداقل بار عاملي     3/0 در ميان

 

دانشجويان را نشان مي دهد، نتايج زير را بدست داده است:عامل اول با   14 سوال همبستگي  قوي دارد كه بيانگر احساس گناه است.عامل دوم با 13  سوال همبستگي  قوي دارد كه بيانگر احساس خشم است. عامل سوم با 12 سوال همبستگي  قوي دارد كه بيانگر احساس  غم است.عامل چهارم با 11 سوال همبستگي  قوي دارد كه بيانگر احساس جنسي است.    عامل پنجم با    9  سوال همبستگي قوي  دارد كه بيانگر احساس شادي است.چارچوب نظري مفهوم احساسات براساس رويكرد روانپويشي ، مبناي اصلي طراحي و تدوين اين پرسشنامه بودكه بر 5 احساس اصلي غم ،شادي،جنسي ،خشم و گناه تاكيد دارد. دوانلو همانند بالبي(1994)معتقد است كه دلبستگي به افراد مهم اوليه زندگي براي رشد گبيعي انسان ضروري است. در هسته، يا درون ناهشيار انسان عشق و دلبستگي به اين افراد مهم اوليه زندگي وجود دارد.در برخي از انسان ها، عشق و دلبستگي به اين افراد مهم اوليه زندگي مختل مي شود، كه اين منجر به احساس هاي دردناك مانند خشم، گناه و غم و اندوه مي گردد(هيكي،2017،معنوي پور،1396). احساسا ت و تكانه ها موتور محركه سيستم درون رواني هستند ويكي از اهداف اصلي روان پويشي قادر ساختن فرد به تجربه احساسات واقعياش است (بيبر وهمكاران، 2016،معنوي پور و صداقتي فرد،1397). ديدگاه روانپويشي فرصت شناخت و تشخيص و تجربه واقعي احساسات اصيل فرد در عميق ترين و سريع ترين شكل ممكن از طريق غلبه بر مقاومت و شناخت دفاع هايش  ميسر مي شود. هر گاه فرد با احساسات خود به گونه اي سنجيده و واقعي مواجه گردد،  قادر خواهد بود كه ساختار شخصيتي اش را تغييرداده و به آزادي دروني و خودمختاري رسيده و به تجربه اي تازه از احساس تسلط به خود دست مي يابد و شناخت و بيان گفتاري يا روايت گري صادقانه احساسات اعم از مثبت و منفي ،فرد را قادر مي سازد كه از سازوكارهاي انطباقي به طور كارآمد و تاثير گذاردر ارتباط با خود و ديگران استفاده كند (دوانلو،2014).

راه بسيار طولاني براي درك و تصحيح احساسات اصلي انساني در پيش رو است.  درك بيشتروبهتر ذهنيت هاي ازپيش عتيين شده كه پايه و منشا احساسات غيرواقعي دارند باعث ميشودكه بخش قابل توجهي ازنارسايي هاي روحي بشرشناخته       .ومهارشوند احساسات به نظر اغلب انسانها سرمنشا مشخصي ندارد، ما در حين بروز احساسات مثبت و منفي به هر توجيهي كه بتوانيم پناه ميبريم. شناختن  هيجان ها ، احساسات و واكنشهاي وجودي ودانستن  تاريخچه درك آنهادرعلم روانشناسي ميتواندبه تك تك افرادكمك كندكه راههاي كنترل آنها را نيز در اختيار داشته باشند. (آلن،2001)

نتايج پژوهش نشان دادكه پرسشنامه احساسات بر اساس ديدگاه روانپويشي از روائي و اعتبار كافي برخوردار است ومي توان آن را به عنوان ابزاري براي بررسي وسنجش احساسات در ايران بكار برد و درموقعيت هاي پژوهشي، باليني و مشاوران ومربيان تربيتي وآموزشي ازآن بهره گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

46 − 43 =